Connect with us

دیدگاه شما

بحران اقتصادی افغانستان؛ آیا وجدان غرب تحت الشعاع غرور سیاسی اش قرار گرفته است؟

منتشر شده

در

این روزها کشورهای منطقه تلاش دارند با برگزاری نشست هایی که بیشتر بر محور امنیت افغانستان و نیز توقعات جامعه جهانی از اداره موقت امارت اسلامی افغانستان می‌چرخد، راهی برای بیرون رفت از بحران کنونی افغانستان جستجو کند.

از یک سو افغانستان با فقر روز افزون دست و پنجه نرم می‌کند و از سوی دیگر امریکا میلیاردها دالر سرمایه افغانستان را منجمد کرده و نیز کمک های کشورها و نهادهای کمک کننده به شمول بانک جهانی و صندوق جهانی پول متوقف شده است.

با این حال، تا هنوز راه عملی برای بیرون رفت از بحران اقتصادی در افغانستان میسر نشده است. همچنان سیاستمداران کشور، پیامد ناگوار ادامه وضعیت کنونی را نادیده می‌گیرند. حتا مقام های کنونی و پیشین حکومت در مصاحبه های خود با رسانه های خارجی بیشتر به موضوعات حاشیه ای گذشته و خواست های غرب در افغانستان می‌پردارند تا به موضوع اصلی.

آنها بیشتر روی موضوعات مانند شکست غرب، انتظارات آینده می‌پردازند و به وضوع اصل ماجرا که وقوع بحرات انسانی پیش چشم جهان را نادیده می‌گیرند.

آدم تعجب می کند که آیا این سیاستمداران اصلا هشدارهای سازمان های بشری و سازمان ملل را جدی می‌گیرند یا خیر؟ اصلا متوجه استند که افغانستان در آستانه یک فاجعه بشری است یا خیر؟

هفته گذشته، یکی از مقام های سازمان ملل گفت که کمک های وعده داده شده از سوی جامعه جهانی برای مقابله با گرسنگی ناشی از خشکسالی و بحران اقتصادی، کافی نیست.

ریچارد ترنچارد، فرستاده و مدیر سازمان غذا و کشاورزی ملل متحد در امور افغانستان، گفت که افغانستان در دو ماه گذشته تحت تاثیر یک “فروپاشی اقتصادی عظیم و تقریبا کامل” قرار گرفته است.

وی گفت: “وضعیت به سرعت و به طرز چشمگیری رو به وخامت است.”

آقای ترنچارد خواستار “افزایش گسترده” کمک های بشردوستانه به افغانستان شد. او تاکید کرد که وضعیت بد در افغانستان منجر به بحران انسانی وحشتناکی شده است.

این هشدارها در هفته های پسین با افزایش ناامنی غذایی در افغانسان بیشتر شده است. بر اساس آمارها میلیون ها افغان دسترسی کامل به مواد غذایی ندارند.

به هر حال، جهان فکر می کند چه کسی را با مسدود کردن دارایی ها و منجمد نگه داشتن پول مجازات می کند؟ آیا آنها متوجه نیستند که امارت اسلامی را مجازات نمی کنند، بلکه بهای شکست یک جنگ، خروج فاجعه بار و سال ها حمایت از حکومت و رییس جمهور ناکارا و فاسد را بیش از ۳۰ میلیون افغان پرداخت می‌کنند.

هم اکنون صدها هزار کارمند دولتی، استادها و کارمندان صحی از سه ماه بدینسو معاشی دریافت نکرده اند. صدها هزار نفر دیگر نیز که در بخش خصوصی کار می کردند، یا معاشی دریافت نکرده و یا هم وظایف خود را از دست داده اند.

میلیون ها افغان دیگر هم از فروپاشی نظام اقتصادی کشور متاثیر شده اند؛ به طور نمونه دهقانان نمی توانند محصولات خود را به فروش برسانند زیرا مشتریان پول نقد در دست ندارند، مشتریان تاکسی نیز کم شده، دکان ها خالی از مشتری اند و شلوغی مارکت ها نیز کم تر شده اند.

آیا سیاستمداران خارجی که دارایی های افغانستان را منجمد کرده اند، واقعا متوجه وضعیت بد افغانستان استند؟ آنها به والدین ناامید فکر می کنند که از کجا می خواهند برای تغذیه فرزندانشان پول بیاورند؟ و آیا آنها به این فکر می کنند که چرا این افغان ها که به دستمزد هفتگی یا ماهانه متکی هستند، به طور فزاینده ای نگران آینده خود می شوند؟

آنچه که این سیاستمداران نیز احتمالا مد نظر نمی گیرند این است که ملت افغانستان در کل وضعیت خوبی ندارد. آنها اندکی بالا و یا هم کالا زیر خط فقر زندگی می کنند.

زندگی اکثر مردم افغانستان ابتدایی است؛ خانه های گلی روستایی، بدون آب لوله کشی شده و با دسترسی محدود به برق. شرایط زندگی مردم افغانستان متفاوت تر و دشوار تر از آنچه در غرب تصور میشود، است. اکنون که بحران اقتصادی گریبان گیر مردم افغانستان شده، شرایط بدتر شده است و حتی برای میلیون‌ها آواره ای که در خیمه ها به طور موقت زندگی می‌کنند، بدتر شده است.

بر خلاف تصور عمومی در سراسر جهان، افغانستان تنها آفتاب سوزان نه بلکه زمستان خیلی سرد نیز دارد. دمای هوا در بخش‌های وسیعی از کشور به زیر صفر می‌رسد که ماه‌ها در برف و یخ نیز پوشیده می‌شود.

حالا که زمستان پیش رو است، میلیون ها افغان که از شرایط بد اقتصادی متاثیر شده اند با کمبود امکانات برای تهیه مواد سوختی برای گرم نگهداشتن خانه های شان مواجه اند. در زمستان های گذشته، افغان‌های فقیر هر گونه سوخت، از جمله پلاستیک، را می‌سوزانند تا گرم بمانند. در افغانستان خبری از مرکز گرمی های مجهز و پنجره های دو جداره نیست.

 غرب با محروم نگهداشتن مردم افغانستان از دسترسی به دارایی ملی، در واقع میلیون ها افغان را محکوم به مرگ کرده است.

بلی، بی اعتمادی میان امریکا و امارت اسلامی وجود دارد، اما خطرهای بیشتر از ناامنی و تروریسیم وجود دارد که این کشور را تهدید می‌کند.

آیا زمان آن نرسیده است که دیپلوماسی غرور های زخم خورده ناشی از شکست جنگ را کنار بگذاریم و بر کمک سازنده به افغانستان تمرکز کنیم. قطعا زمان آن رسیده است که به امارت اسلامی افغانستان ثابت کنیم که غرب از آنها حمایت خواهد کرد، در امور داخلی آنها مداخله و به آنها زورگویی نخواهد کرد. در عوض در کنار آنها می ایستند تا ملت را تغذیه کنند، شغل ایجاد کنند و به بازسازی افغانستان کمک کنند.

اکنون زمان آن فرا رسیده است که جهان به افغان ها نشان دهد که آنها قلب دارند، آنها تنها جنگ افروز نیستند، آنها متعهد به کمک به به افغان ها هستند و نمی خواهند ببینند میلیون ها نفر در چنگ فقر و گرسنگی افتاده اند.

دیدگاه شما

دیده‌بان حقوق بشر: قربانیان «جنایات جنگی» در افغانستان منتظر عدالت هستند

به گفته دیدبان حقوق بشر، تاکنون تنها یک سرباز استرالیایی در ارتباط با این جرم‌ها متهم شناخته شده است.

Published

on

سازمان دیدبان حقوق بشر اعلام کرده است که خانواده‌های افغان، که اعضای بی‌گناه خانواده‌های‌شان در جریان جنگ بیست‌ساله افغانستان توسط نیروهای بریتانیایی و استرالیایی کشته شده‌اند، همچنان در انتظار عدالت به‌سر می‌برند.

این سازمان از هر دو کشور انتقاد کرده و گفته است که در بررسی این «جنایت‌های جنگی» و تأمین عدالت برای خانواده‌های قربانی، تأخیر وجود دارد.

به گفته دیدبان حقوق بشر، تاکنون تنها یک سرباز استرالیایی در ارتباط با این جرم‌ها متهم شناخته شده است.

این سازمان ایجاد یک وبسایت توسط دولت استرالیا برای ثبت جنایت‌های جنگی در افغانستان و آغاز تحقیقات مستقل از سوی بریتانیا را ستوده، اما این اقدامات را ناکافی دانسته است.

طبق اعلامیه، وزارت دفاع استرالیا با راه‌اندازی این وب‌سایت به قربانیان این فرصت را می‌دهد که به زبان فارسی و پشتو شکایت درج کنند و درخواست غرامت کنند.

دیده‌بان حقوق بشر این اقدام استرالیا را «مثبت و قابل تحسین» خوانده اما گفته است که این اقدام پنج سال بعد از انتشار نتایج یک تحقیق دولتی صورت گرفته است.

در اعلامیه آمده است: «در آن [تحقیق دولتی] ابعاد گسترده‌ای از جنایات احتمالی، از جمله اعدام‌های فوری اسیران جنگی و غیرنظامیان افشا شده بود. با این حال، تنها یک سرباز تاکنون به اتهام این جنایات تحت پیگرد قرار گرفته است.»

این سازمان حقوق بشری همچنین گفته است که سازمان ملل هنوز هم در مورد رویکرد استرالیا در مورد پرداخت غرامت نگران است. ماموریت ویژه سازمان ملل در ماه اگست ۲۰۲۴ رویکرد استرالیا در مورد پرداخت غرامت را «نوعی خیریه به صلاحدید اردو و نه یک حق قانونی برای قربانیان بر اساس حقوق بین‌الملل» توصیف کرده بود.

دیده‌بان حقق بشر تاکید کرده است: «دولت استرالیا باید اطمینان حاصل کند که افغان‌ها از وجود این وب‌سایت و نحوه ثبت شکایت مطلع هستند.»

در سوی دیگر، سازمان دیدبان حقوق بشر اعلام کرده است که بریتانیا به عنوان یک کشور مسئول، «پیشرفت بسیار کندتری» داشته است.

این درحالیست که تحقیقات در مورد جنایات جنگی در افغانستان از چند سال به این سو در جریان است.

Continue Reading

دیدگاه شما

نگاهی به تاریخ درگیری‌های هند و پاکستان درپی بحران جدید میان این دو کشور

روابط هند و پاکستان پیچیده و عمدتاً خصمانه است و ریشه در مجموعه‌ای از رویدادهای تاریخی و سیاسی دارد.

Published

on

هند صبح امروز (چهارشنبه) دو هفته پس از حمله مرگبار به گردشگران در منطقه مورد مناقشه کشمیر ، چندین منطقه را در سرزمین تحت کنترول پاکستان مورد هدف قرار داد.

هند پاکستان را به حمایت از این کشتار متهم کرده که در آن ۲۶ نفر، عمدتاً هندی‌های هندو کشته شدند؛ اتهامی که پاکستان آن را رد می‌کند.

از آن زمان، سربازان هر دو طرف در امتداد مرزهای غیررسمی خود تبادل آتش کرده‌اند و هر یک طرف مقابل را به آغاز تیراندازی متهم می‌کند.

در دو هفته گذشته، هر دو کشور دیپلوماتان و شهروندان یکدیگر را اخراج کرده، مرزها را بسته و فضای هوایی خود را برای یکدیگر مسدود کرده‌اند.

هند و پاکستان رابطه‌ای پیچیده و عمدتاً خصمانه دارند که ریشه در رویدادهای تاریخی و سیاسی متعددی دارد، به ویژه تقسیم هند بریتانیا در ماه آگست ۱۹۴۷.

دو سال پس از جنگ جهانی دوم، بریتانیا، هند بریتانیا را به‌طور رسمی منحل کرد و آن را به دو کشور جدید مستقل تقسیم کرد: اتحادیه هند و پاکستان.

تقسیم مستعمره سابق بریتانیا منجر به جابجایی حدود ۱۵ میلیون نفر شد و برآورد می‌شود که شمار کشته‌شدگان بین چندصد هزار تا یک میلیون نفر بوده است، زیرا هندوها و مسلمانان به‌طور معکوس در جهت‌های مخالف از خط رادکلیف عبور کرده و به هند و پاکستان مهاجرت کردند.

در سال ۱۹۵۰، هند به‌عنوان یک جمهوری سکولار با جمعیت عمدتاً هندو و اقلیت بزرگ مسلمان به‌وجود آمد. اندکی پس از آن، در سال ۱۹۵۶، پاکستان به‌عنوان یک جمهوری اسلامی با جمعیت عمدتاً مسلمان و اقلیت بزرگ هندو به‌وجود آمد؛ این کشور پس از شکست در جنگ استقلال بنگلادش در سال ۱۹۷۱ که منجر به جدایی پاکستان شرقی و تشکیل کشور مستقل بنگلادش شد، بیشتر جمعیت هندو خود را از دست داد.

در سال ۱۹۴۷، هند و پاکستان سه جنگ عمده و یک جنگ اعلام‌نشده را با یکدیگر به‌منظور حل اختلافات خود جنگیده‌اند و همچنین درگیر تنش‌های مسلحانه و ایستادگی‌های نظامی متعددی شدند. مناقشه کشمیر به‌عنوان محرک هر جنگ میان این دو کشور عمل کرده است، به استثنای جنگ هند و پاکستان در سال ۱۹۷۱ که در کنار جنگ استقلال بنگلادش رخ داد.

نگاهی به چندین درگیری میان دو کشور از زمان تقسیم خونین آن‌ها در سال ۱۹۴۷:

در سال ۱۹۴۷، چند ماه پس از تقسیم هند بریتانیا به هند عمدتاً هندو و پاکستان با اکثریت مسلمان، دو کشور جوان اولین جنگ خود را بر سر کنترول کشمیر با اکثریت مسلمان، که در آن زمان پادشاهی تحت سلطنت یک پادشاه هندو بود، آغاز می‌کنند. این جنگ هزاران نفر را کشت و در سال ۱۹۴۸ پایان یافت.

در سال ۱۹۴۹، خط آتش‌بس میان هند و پاکستان که تحت نظارت سازمان ملل برقرار شد، کشمیر را بین دو کشور تقسیم می‌کند و وعده برگزاری یک رأی‌گیری سازمان ملل برای تعیین اینکه مردم منطقه بخواهند بخشی از پاکستان یا هند شوند، داده می‌شود. این رأی‌گیری هرگز برگزار نشد.

در سال ۱۹۶۵، رقبای دیرینه دومین جنگ خود را بر سر کشمیر آغاز می‌کنند. هزاران نفر در درگیری‌های بدون نتیجه کشته می‌شوند تا اینکه آتش‌بس تحت نظارت اتحاد جماهیر شوروی و ایالات متحده برقرار می‌شود. مذاکرات در تاشکند تا جنوری سال ۱۹۶۶ ادامه یافت و در پایان هر دو طرف سرزمین‌هایی را که در طول جنگ تصرف کرده بودند، بازگردانده و ارتش‌های خود را عقب کشیدند.

یک سرباز پاکستانی اسلحه خود را نشانه گرفته است، در حالی که سرباز دیگری هنگام گلوله‌باران مواضع پاکستانی در پاکستان شرقی توسط نیروهای هندی، به‌سوی پناهگاه می‌دود. تاریخ: دسمبر ۲ سال ۱۹۷۱ (آسوشیتدپرس)

در سال ۱۹۷۱، هند در جنگی بر سر استقلال پاکستان شرقی مداخله می‌کند که با جدا شدن این منطقه و شکل‌گیری کشور جدید بنگلادش پایان می‌یابد. برآورد می‌شود که سه میلیون نفر در این درگیری کشته شدند.

در سال ۱۹۷۲، هند و پاکستان توافق‌نامه صلحی را امضا می‌کنند و خط آتش‌بس در کشمیر را به «خط کنترول» تغییر نام می‌دهند. هر دو طرف نیروهای بیشتری در امتداد مرز مستقر می‌کنند و آن را به نوار پُر از پایگاه‌های نظامی تبدیل می‌کنند.

نیروهای هندی در جریان دومین جنگ بر سر کشمیر در حال حرکت علیه نیروهای چریکی در کشمیر به تاریخ ۶ سپتمبر سال ۱۹۶۵ اند. (آسوشیتدپرس)

در سال ۱۹۸۹، جداطلبان کشمیری با حمایت پاکستان، شورشی خونین علیه حکومت هند آغاز می‌کنند. نیروهای هندی با اقدامات وحشیانه پاسخ می‌دهند و درگیری‌های دیپلوماتیک و نظامی بین دهلی نو و اسلام‌آباد شدت می‌یابد.

در سال ۱۹۹۹، سربازان پاکستانی و جنگجویان کشمیری چندین قله هیمالیا در سمت هند را تصرف می‌کنند. هند با حملات هوایی و توپخانه‌ای واکنش نشان می‌دهد. دست‌کم ۱۰۰۰ نفر از مبارزان در طول ۱۰ هفته کشته می‌شوند و جهان نگران است که این درگیری‌ها به جنگ هسته‌ای تبدیل شود. ایالات متحده در نهایت برای میانجی‌گری وارد می‌شود و درگیری‌ها پایان می‌یابد.

در سال ۲۰۱۶، شبه‌نظامیان به یک پایگاه نظامی در کشمیر تحت کنترول هند نفوذ کرده و دست‌کم ۱۸ سرباز را می‌کشند. هند با اعزام نیروهای ویژه به خاک تحت کنترول پاکستان پاسخ می‌دهد و بعدها ادعا می‌کند که در «ضربات جراحی» چندین شبه‌نظامی مظنون را کشته است. پاکستان وقوع این حملات را رد می‌کند، اما این امر منجر به روزها درگیری‌های مرزی شدید می‌شود. در این درگیری‌ها، مبارزان و غیرنظامیان هر دو طرف کشته می‌شوند.

در سال ۲۰۱۹، دو طرف دوباره به آستانه جنگ می‌رسند پس از آنکه یک شورشی کشمیری یک موتر حامل مواد منفجره را به ملی‌بس که سربازان هندی در آن بودند، انفجار داد و ۴۰ نفر را کشت. هند حملات هوایی را در خاک پاکستان انجام داد و ادعا کرد که یک مرکز آموزش شبه‌نظامیان را هدف قرار داده است. پاکستان بعداً یک هواپیمای جنگی هندی را سرنگون کرد و یک پیلوت را اسیر نمود. او سپس آزاد شد و تنش‌ها کاهش یافت.

در سال ۲۰۲۵، شبه‌نظامیان به گردشگران هندی در شهر تفریحی پهالگام حمله کرده و ۲۶ مرد، عمدتاً هندو را کشتند. هند پاکستان را مقصر می‌داند، اما پاکستان این اتهام را رد می‌کند.

در حالی که تنش‌ها به بالاترین حد خود میان دو کشور از سال ۲۰۱۹ رسیده، هند متعهد شده است که از مهاجمان حمله اخیر در منطقه پهالگام کشمیر تحت کنترول این کشور انتقام بگیرد.

به دلیل این حمله، هر دو کشور ویزه‌های شهروندان یکدیگر را لغو کرده، دیپلوماتان خود را فرا خواند‌ه‌، یگانه بندر مرزی زمینی و فضای هوایی یکدیگر را مسدود نموده‌اند. هند همچنان یک توافقنامه مهم تقسیم آب را تعلیق کرده است.

Continue Reading

دیدگاه شما

تلخ کامی های بزرگ شدن در افغانستان

Published

on

پس از چاشت روز شنبه در اواخر اکتوبر، یک مهاجم انتحاری سعی کرد وارد یک مرکز آموزشی در کابل شود که از طرف نگهبانان این مرکز شناسایی شد و انتحاری مواد انفجاری همراهش را در نزدیکی در ورودی انفجار داد. در این انفجار دست کم ۲۴ دانش آموز جان باخت و شمار زیادی نیز زخمی شد.

دختر یکی از همکارانم جان سالم به در برد اما شمار زیاد از خانواده ها به عزا نشسته اند.

در همان ماه، بالای یک مکتب در شمال شرق کشور حمله هوایی صورت گرفت، بر اساس گزارش ها در این رویداد دست کم ۱۲ کودک جان باختند. در رویداد در پی تلاش برای مورد حمله قرار دادن شورشیان صورت گرفته است. این رویداد ناآرامی برای پدر و مادر داغدار که عزیزانشان را در اثر آتش و خشم از دست داده اند، به ارمغان آورده است.

حملاتی از این دست که قوانین جنگ را نقض می کنند و مستقیما بر کودکان تاثیر می گذارد، در افغانستان بسیار رایج است. اگر این اتفاقات در دنیای غرب بیفتد، محکومیت گسترده ای را به همراه خواهد داشت. متسفانه، آنها اغلب در نتیجه رقابت اخبار جهانی، مانند همه گیری کووید-۱۹ و انتخابات ریاست جمهوری امریکا، کمتر گزارش می شوند.

همانطور که سازمان ملل متحد در آخرین گزارش خود در مورد هزینه های غیرنظامی جنگ افغانستان فاش کرد، در ۹ ماه نخست سال ۲۰۲۰ نزدیک به ۱۹۰۰ کودک کشته یا معلول شده اند.

این بسیار تکان دهنده است.

یک دختر ۱۴ ساله افغان به ما گفته است: “زمانی که جنگ در میگیرد هیچ جای از دهکده مان امن نیست اما خانه نسبت به بیرون بهتر است. ما در گوشه های اتاق پناه میگیریم.”

این یک واقعیت وحشتناک است که امروز هر کودک در افغانستان در فضای جنگ بزرگ شده است.

تشدید خشونت مانع آموزش کودکان نیز شده است. ایتلاف جهانی برای حمایت از آموزش و پرورش بیش از ۳۰۰ حمله بر مکاتب را بین سال های ۲۰۱۷ تا ۲۰۱۹ ثبت کرده است که منجر به زخمی یا کشته شدن حداقل ۴۱۰ دانش آموز و معلم شده است.

حتی قبل از همه گیری کووید-۱۹، تخمین زده می شود که ۳.7 میلیون کودک، تقریبا نیمی از کل کودکان واجد شرایط مکتب، از رفتن به مکتب بازمانده اند.

 تاثیر این امر بر روی کودکان به مراتب زیادتر است.

عدم دسترسی به آموزش منجر به افزایش خطر سو استفاده و بهره برداری می شود. و ما می دانیم که در افغانستان ۹۳ درصد کودکان دیررس واجد شرایط برای رفتن به مکتب مهارت خواندن ندارند.

از سوی هم در قسمت آموزش و پرورش در افغانستان سرمایه گذاری کم نیز صورت میگیرد. در حال حاضر افغانستان ۷۸ درصد کمتر از میانگین کشورهای آسیای جنوبی روی آموزش و پرورش سرمایه گذاری میکند که این امر تاثیر عمیقی برای سال‌های آینده ، به ویژه برای دختران خواهد داشت.

دختران تحصیل کرده برای صلح پایدار یک کشور جنگ زده مانند افغانستان بسیار مهم اند. ما از تجربه می دانیم که دختران تحصیل کرده سلامتی و تغذیه را بهبود می بخشند و به عملکرد و رشد اقتصادی بهتر کمک می کنند.

ما بسیار نگران ایم که ۶۰ درصد کودکان در که از مکاتب محروم میشوند، دختران اند. این امر در انگلیس، ایالات متحده یا استرالیا قابل تحمل نیست، پس چرا در افغانستان قابل قبول است؟

و حالا این کشور با همه گیری کووید-۱۹ نیز مبارزه کند؛ در کشوری که به سیستم فرسوده صحی نیز حمله شده است، جایی که پزشکان و پرستاران کشته شده اند.

همه اینها در کشوری است که امسال تقریبا ۵۰ درصد مردم یعنی ۱۸.4 میلیون نفر به کمک های بشردوستانه احتیاج دارند. طبق اعلام سازمان ملل، ۵.5 میلیون نفر به زودی می توانند شرایط قحطی را تجربه کنند و سه میلیون کودک زیر پنج سال از کمبود تغذیه رنج می برند.

جای تعجب نیست که افغانستان یکی از بدترین نقاط جهان برای کودکان است.

علی رغم افزایش چشمگیر نیازهای بشردوستانه، کمک های بین المللی به افغانستان کاهش یافته است.  تمویل کنندگان به تدریج کمک های بشردوستانه خود به سازمان ملل را کاهش داده اند؛ از ۸۷.5٪ در ۲۰۱۶ به ۷۶٪ در ۲۰۱۹ بودجه خود را تامین می کنند. و امسال نیز تنها ۴۰٪ کمک مورد نیاز تامین میشود که این تاسف باز است.

به همین دلیل در روز آینده کنفرانس تمویل کنندگان برای افغانستان در ژنو بسیار مهم است.

جامعه بین الملل باید با دولت افغانستان همکاری کند تا اطمینان حاصل کند که قوانین ملی مربوط به حمایت از کودکان به طور کامل تطبیق و در سراسر کشور گسترش پیدا میکند. و باید به کار خود برای کمک به تامین صلح پایدار ادامه دهد تا نسل های بعدی کودکان فارغ از ترس از خشونت و مرگ بزرگ شوند.

این بیشتر باید تعهد ما نسبت به ملتی باشد که مردمش دهه ها سختی ، درگیری و خشونت را تحمل کرده اند. در واقع، این بسیار حیاتی است تا کشوری که درگیر چندین دهه جنگ و تفرقه است بتواند آینده بهتری برای همه شهروندان خود رقم بزند.

نویسنده: کریس نیامندی مدیر ساحوی سیف د چلدرن برای افغانستان

Continue Reading
Advertisement

Trending

Copyright © 2025 Ariana News. All rights reserved!