دیدگاه شما

بحران اقتصادی افغانستان؛ آیا وجدان غرب تحت الشعاع غرور سیاسی اش قرار گرفته است؟

Published

on

(Last Updated On: عقرب ۶, ۱۴۰۰)

این روزها کشورهای منطقه تلاش دارند با برگزاری نشست هایی که بیشتر بر محور امنیت افغانستان و نیز توقعات جامعه جهانی از اداره موقت امارت اسلامی افغانستان می‌چرخد، راهی برای بیرون رفت از بحران کنونی افغانستان جستجو کند.

از یک سو افغانستان با فقر روز افزون دست و پنجه نرم می‌کند و از سوی دیگر امریکا میلیاردها دالر سرمایه افغانستان را منجمد کرده و نیز کمک های کشورها و نهادهای کمک کننده به شمول بانک جهانی و صندوق جهانی پول متوقف شده است.

با این حال، تا هنوز راه عملی برای بیرون رفت از بحران اقتصادی در افغانستان میسر نشده است. همچنان سیاستمداران کشور، پیامد ناگوار ادامه وضعیت کنونی را نادیده می‌گیرند. حتا مقام های کنونی و پیشین حکومت در مصاحبه های خود با رسانه های خارجی بیشتر به موضوعات حاشیه ای گذشته و خواست های غرب در افغانستان می‌پردارند تا به موضوع اصلی.

آنها بیشتر روی موضوعات مانند شکست غرب، انتظارات آینده می‌پردازند و به وضوع اصل ماجرا که وقوع بحرات انسانی پیش چشم جهان را نادیده می‌گیرند.

آدم تعجب می کند که آیا این سیاستمداران اصلا هشدارهای سازمان های بشری و سازمان ملل را جدی می‌گیرند یا خیر؟ اصلا متوجه استند که افغانستان در آستانه یک فاجعه بشری است یا خیر؟

هفته گذشته، یکی از مقام های سازمان ملل گفت که کمک های وعده داده شده از سوی جامعه جهانی برای مقابله با گرسنگی ناشی از خشکسالی و بحران اقتصادی، کافی نیست.

ریچارد ترنچارد، فرستاده و مدیر سازمان غذا و کشاورزی ملل متحد در امور افغانستان، گفت که افغانستان در دو ماه گذشته تحت تاثیر یک “فروپاشی اقتصادی عظیم و تقریبا کامل” قرار گرفته است.

وی گفت: “وضعیت به سرعت و به طرز چشمگیری رو به وخامت است.”

آقای ترنچارد خواستار “افزایش گسترده” کمک های بشردوستانه به افغانستان شد. او تاکید کرد که وضعیت بد در افغانستان منجر به بحران انسانی وحشتناکی شده است.

این هشدارها در هفته های پسین با افزایش ناامنی غذایی در افغانسان بیشتر شده است. بر اساس آمارها میلیون ها افغان دسترسی کامل به مواد غذایی ندارند.

به هر حال، جهان فکر می کند چه کسی را با مسدود کردن دارایی ها و منجمد نگه داشتن پول مجازات می کند؟ آیا آنها متوجه نیستند که امارت اسلامی را مجازات نمی کنند، بلکه بهای شکست یک جنگ، خروج فاجعه بار و سال ها حمایت از حکومت و رییس جمهور ناکارا و فاسد را بیش از ۳۰ میلیون افغان پرداخت می‌کنند.

هم اکنون صدها هزار کارمند دولتی، استادها و کارمندان صحی از سه ماه بدینسو معاشی دریافت نکرده اند. صدها هزار نفر دیگر نیز که در بخش خصوصی کار می کردند، یا معاشی دریافت نکرده و یا هم وظایف خود را از دست داده اند.

میلیون ها افغان دیگر هم از فروپاشی نظام اقتصادی کشور متاثیر شده اند؛ به طور نمونه دهقانان نمی توانند محصولات خود را به فروش برسانند زیرا مشتریان پول نقد در دست ندارند، مشتریان تاکسی نیز کم شده، دکان ها خالی از مشتری اند و شلوغی مارکت ها نیز کم تر شده اند.

آیا سیاستمداران خارجی که دارایی های افغانستان را منجمد کرده اند، واقعا متوجه وضعیت بد افغانستان استند؟ آنها به والدین ناامید فکر می کنند که از کجا می خواهند برای تغذیه فرزندانشان پول بیاورند؟ و آیا آنها به این فکر می کنند که چرا این افغان ها که به دستمزد هفتگی یا ماهانه متکی هستند، به طور فزاینده ای نگران آینده خود می شوند؟

آنچه که این سیاستمداران نیز احتمالا مد نظر نمی گیرند این است که ملت افغانستان در کل وضعیت خوبی ندارد. آنها اندکی بالا و یا هم کالا زیر خط فقر زندگی می کنند.

زندگی اکثر مردم افغانستان ابتدایی است؛ خانه های گلی روستایی، بدون آب لوله کشی شده و با دسترسی محدود به برق. شرایط زندگی مردم افغانستان متفاوت تر و دشوار تر از آنچه در غرب تصور میشود، است. اکنون که بحران اقتصادی گریبان گیر مردم افغانستان شده، شرایط بدتر شده است و حتی برای میلیون‌ها آواره ای که در خیمه ها به طور موقت زندگی می‌کنند، بدتر شده است.

بر خلاف تصور عمومی در سراسر جهان، افغانستان تنها آفتاب سوزان نه بلکه زمستان خیلی سرد نیز دارد. دمای هوا در بخش‌های وسیعی از کشور به زیر صفر می‌رسد که ماه‌ها در برف و یخ نیز پوشیده می‌شود.

حالا که زمستان پیش رو است، میلیون ها افغان که از شرایط بد اقتصادی متاثیر شده اند با کمبود امکانات برای تهیه مواد سوختی برای گرم نگهداشتن خانه های شان مواجه اند. در زمستان های گذشته، افغان‌های فقیر هر گونه سوخت، از جمله پلاستیک، را می‌سوزانند تا گرم بمانند. در افغانستان خبری از مرکز گرمی های مجهز و پنجره های دو جداره نیست.

 غرب با محروم نگهداشتن مردم افغانستان از دسترسی به دارایی ملی، در واقع میلیون ها افغان را محکوم به مرگ کرده است.

بلی، بی اعتمادی میان امریکا و امارت اسلامی وجود دارد، اما خطرهای بیشتر از ناامنی و تروریسیم وجود دارد که این کشور را تهدید می‌کند.

آیا زمان آن نرسیده است که دیپلوماسی غرور های زخم خورده ناشی از شکست جنگ را کنار بگذاریم و بر کمک سازنده به افغانستان تمرکز کنیم. قطعا زمان آن رسیده است که به امارت اسلامی افغانستان ثابت کنیم که غرب از آنها حمایت خواهد کرد، در امور داخلی آنها مداخله و به آنها زورگویی نخواهد کرد. در عوض در کنار آنها می ایستند تا ملت را تغذیه کنند، شغل ایجاد کنند و به بازسازی افغانستان کمک کنند.

اکنون زمان آن فرا رسیده است که جهان به افغان ها نشان دهد که آنها قلب دارند، آنها تنها جنگ افروز نیستند، آنها متعهد به کمک به به افغان ها هستند و نمی خواهند ببینند میلیون ها نفر در چنگ فقر و گرسنگی افتاده اند.

Trending

خروج از نسخه موبایل