بی بی سی فارسی
رویکردها به زبان و خط
در آستانه سده نوِ خورشیدی در مجموعه نوشتارهایی به موضوع خط فارسی و دگرگونیهای آن در دوران معاصر- در اینجا به معنای بعد از ورود چاپ- و همچنین به چالشهای پیش روی خط فارسی در روزگار دیجیتال، فضای مجازی و شبکه اجتماعی، پرداخته میشود. صاحبنظران، کارشناسان و پژوهشگران در این نوشتارها با رویکردهای متفاوت و از زاویههای مختلف به موضوع خط در حوزه فرهنگی زبان فارسی پرداختهاند که بمرور در وبسایت بیبیسی فارسی منتشر میشوند.
در این مجموعه، رسمالخط، نقطهگذاری و نگارش نویسندگان حفظ شدهاند.
زبان یکی از خِشتهای مهم و حساس سازندهٔ ساختمان هویت و فرهنگ است. خط، صورتِ نوشتاری زبان را بازتاب میدهد. مباحث مربوط به زبان و خط، یعنی صحبت دربارهٔ اصلیترین شیوهٔ ارتباط انسانی، همیشه داغ و جذاب است.
دانش زبانشناسی، یعنی مطالعهٔ علمی زبان، مثل همهٔ علوم دیگر بر اساس اِنگارههایی پیش میرود که تا آن لحظه بهترین پاسخها را برای پرسشهای موجود درباره زبان فراهم آوردهاند. قطعاً هر پارادایمی در علم محل بحث و اختلاف است. همانگونه که فیزیک نیوتونی پاسخگوی همهٔ سؤالات فیزیک نیست و انگارههای تازهتری مثل فیزیک کوانتوم پاسخهای جدیدی فراهم میکنند، در زبانشناسی هم روش علمی سال به سال و دهه به دهه تغییر میکند و انگارههای نوین به وجود میآیند؛ اما حقایق و مفاهیم بنیادینی هستند که تقریباً همهٔ دانشمندان دربارهٔ آنها توافق دارند. متاسفانه در بسیاری از بحثهای عمومی، روشنفکری، و حتی دانشگاهی درباره زبان فارسی، هنوز فضای انگارههای قدیمی حکمفرماست.
وقتی از من دعوت شد که برای مجموعهٔ خط فارسی بنویسم، ضروری دیدم برخی مبانی و تعاریف زبانشناسی را در این حوزه معرفی کنم تا به فهم مشترکی از برخی انگارههای نوین زبانشناسی برسیم، و بهتر بتوانیم مباحث و نظراتی را که در فضای عمومی دربارهٔ زبان و خط مطرح میشوند درک و نقد کنیم. ضمنا هر جا لازم باشد، آثاری در زبان فارسی را معرفی میکنم که خواندنشان به مخاطبان این مجموعه کمک خواهد کرد تا درک و دریافتی عمیقتر از مباحث مطرح شده پیدا کنند.
در اولین قسمت از این مجموعهٔ هفتقسمتی به معرفی انواع رویکردهای افراد به زبان و خط میپردازیم. یکی از دستهبندیهای رایج در زبانشناسی، رویکردهای افراد به زبان را ذیل سه دستهٔ “تجویزی”، “توصیفی”، و “آموزشی” تقسیم میکند.
رویکرد تجویزی
تجویزگراها به زبان “اصیل” و “خالص” باور دارند. آنان صورتهایی از زبان را “درست” و صورتهایی را “نادرست” میدانند و به دنبال تجویز صورتهای درست، و پالایش و حذف صورتهای نادرست زبانی هستند. آنان دلواپس واژههای “خارجی” در زبان هستند و در پی “خالصسازی” و “تصفیه” زبان از واژگان “بیگانه” هستند.
از تجویزگرایی افراطی با عنوان فاشیسم زبانی نیز یاد شده است. یکی از مُشخّصههای دلواپسان زبان این است که تغییرات زبانی، به ویژه تغییرات در لحن و گفتار نسلهای جوانتر را برنمیتابند و به دنبال “اصالت زبانی” هستند. آنها یک سِری عبارات را به ویژه اگر از “ادب” خارج باشد تحمل نمیکنند و دستور میدهند تا چنان عباراتی حذف شوند. به همین علت، این رویکرد را “دستوری” نیز میخوانند. تصفیهچیان زبان از عبارات و واژگانی که نامطلوب میپندارند با عنوان “مُزخرفات” یا “اضافات” زبان یاد می کنند. آنها از آنچه هرج و مرج یا آشفتگی در زبان میپندارند برآشفته میشوند و همیشه در رویای نظم بخشیدن به زبان و یکپارچهسازی شیوههای نوشتار به سر میبرند. بسیاری از سنّتگرایان، تعدای از جریانهای روشنفکری، و برخی از جریانهای ادبی، رویکردی تجویزگرایانه به زبان و خط دارند.
رویکرد توصیفی
توصیفگرایان زبان را همانگونه که هست و اتفاق میافتد میبیینند و توصیف میکنند. آنان تغییر را جزئی جداناپذیر از زبان میدانند. از دید توصیفگرایان، ورود و خروج واژگان و تبادل کلمات بین زبانهای مختلف امری طبیعی است. وقتی واژهای وارد زبانی میشود و در آن زبان بَسامد کاربرد بالایی پیدا میکند، جزئی از آن زبان محسوب میشود. از نگاه توصیف گرایی چنین تغییراتی نه تنها بد نیست، بلکه به غنای زبان میانجامد و باعث ایجاد پویایی زبان و وارد شدن مفاهیم جدید میشود. آنان هیچ واژه و عبارت جاافتاده در زبان را مُستحق حذف و تصفیه نمیبییند زیرا حتی با فرض حذف واژه یا عبارت، لزوماً مفهوم موردنظر از بین نمیرود، پس چه بهتر زبان از واژه یا عبارت لازم برای توصیف آن پدیده یا مفهوم برخوردار باشد.
توصیفگرایی تأکید میکند کاربرد واژگان و عبارات در طول تاریخ در یک جامعهٔ زبانی نشانگر واقعیات و مفاهیم جاری در آن جامعه است. به همین دلیل با توجه به نیازها و واقعیتهای اجتماعی، واژهها و عباراتی خلق یا به زبان وارد میشوند و در مقابل واژگان و عباراتی کمکم معنا و مفهومشان را از دست میدهند و از رده خارج میشوند.
از دید توصیفگرایان هر گونه تجویز عمومی درباره زبان تلاشی واهی است زیرا بسیاری از تغییرات در هر زبانی خارج از ارادهٔ گویشوران آن زبان اتفاق میافتد. توصیفگرایان تأکید میکنند که بیگانهستیزی در مطالعات زبان جایی ندارد و زبانها خواه ناخواه با یکدیگر در تعاملند چرا که در واقعیت گویشوران زبانهای مختلف نیازمند درک و ارتباط با یکدیگرند.
توصیفگرایان به مفاهیمی چون “برتری یک زبان یا گویش یا لهجه بر دیگری” یا “اصالت زبانی” باور ندارند. از نگاه توصیفگرایی، هر زبانی نیازهای ارتباطی جامعهٔ سخنگویان خودش را برطرف میکند و واقعیتهای همان جامعه را بازتاب میدهد. ضمن اینکه اصالت در زبان معنا ندارد چون زبانها با هم خویشاوندی دارند که آنها را به یک زبان فرضی مادر میرساند که برای سخنگویان امروزی آن زبان غیرقابلفهم است. پس آنچه اصالت زبانی خوانده میشود امری بیمعناست؛ چون زبانها در طول تاریخ همگام با بشر رشد میکنند، با یکدیگر به داد و ستد میپردازند، و برای مفاهیم و گزارههای جدید از واژگان و عبارات نو استفاده میکنند.
توصیفگرایی زبان را پدیدهای پویا در نظر میگیرد در حالیکه تجویزگرایی به زبان همچون پدیدهای ایستا مینگرد. برخلاف تجویزگرایان، توصیفگرایی از تنوع در شیوهها و رویکردها با آغوشی باز استقبال میکند و آن را جزیی از پویایی زبان در نظر میگیرد. توصیفگرایی از رویکردهای غالب دانش زبانشناسی مدرن است.
رویکرد آموزشی
آموزش زبان از دیرباز تاکنون یکی از مهمترین حوزههای تعلیم و تربیت بوده است. فراگیری و آموزش زبان مادری، آموزش دستور زبان، آموزش خواندن و نوشتن، فراگیری و آموزش زبان دوم و چندم، آموزش گفتگو، ارتباط، نامهنگاری، ترجمه، نگارش پیشرفته، و دیگر مهارتهای زبانی سهمی مهم در آموزش و پرورش و آموزش عالی جوامع بشری داشتهاند.
رویکرد آموزشی به زبان، همه چیز را از دریچهٔ آموزش مهارتها و قواعد آن زبان میبیند. اینکه چه راهکارها و عواملی باعث تسهیل در آموزش و فراگیری آن زبان میشود، چه در میان اهالی آن زبان چه در میان فراگیران غیر بومی. رویکرد آموزشی در انتخاب راهکارها، فنون، و منابع آموزشی به شدّت تحت تأثیر غلبه و تسلّط هر کدام از رویکردهای تجویزی و توصیفی در میان سیاستگذاران زبانی است و مستقیماً از آنان تأثیر میپذیرد.
اکنون بهتر میتوان فهمید که وقتی سیاستگذاران و مسؤولان فلان کشور، یا نهاد آموزشی، یا رسانه گروهی معتقد به رویکردی تجویزی و توصیفی باشند، چه تفاوتی در آموزش و شیوهنامههای عمومی آنجا پدیدار خواهد شد. درک حساسیتهای زبانی افراد هم با نگریستن از این دریچه راحتتر خواهد بود.
اگر علاقهمندید دربارهٔ رویکردها و نظریههای زبانی بیشتر بدانید، کتابهای ارزشمند و فراوانی به زبان فارسی در اینباره موجود است که برخی از آنها عبارتند از: “مقدّمات زبانشناسی” اثر دکتر مهری باقری، ، “سیر زبانشناسی” اثر دکتر مهدی مشکوهالدینی، و “تاریخ مختصر زبانشناسی” نوشتة رابرت هنری رابینز برگردان دکتر علیمحمّد حقشناس.
در قسمت آینده به جایگاه زبان و خطوط فارسی در میان زبانهای زندهٔ دنیا خواهیم پرداخت.
قسمتهای قبلی مجموعه زبان و خط فارسی:
- ‘کاغذ اخبار’؛ سرگذشت اولین روزنامهی ایران
- افسانههای تغییر خط
- آیا خط سیریلیک سرنوشت تاجیکان را رقم میزند؟
- یگانهگی روش املای زبان فارسی دری در افغانستان یک نیاز جدّیست
- ‘تقابل با فرهنگستان’؛ مانعی جدی در راه نظاممند کردن خط فارسی
- شورای اصلاحِ خط ِفارسی چرا و چگونه تشکیل و تعطیل شد و چه کرد؟
- شورایِ بازنگری در شیوهیِ نگارشِ خطِ فارسی؛ گامی ‘مهم اما ناتمام’
- نقش و جایگاه زبان پارسی در قزاقستان؛ گذشته، امروز و آینده
- معضل خط و زبان؛ سرگذشت پارسی در شوروی پیشین
- سیاستزدگی، تیغی بر گلوی زبان فارسی در افغانستان
- یونیکد؛ فرهنگستان جهانی زبانها؟
- نگاهی به سرگذشتِ زبان و خط فارسی در روزگار ما