Connect with us

دیدگاه شما

نگاهی به تاریخ درگیری‌های هند و پاکستان درپی بحران جدید میان این دو کشور

روابط هند و پاکستان پیچیده و عمدتاً خصمانه است و ریشه در مجموعه‌ای از رویدادهای تاریخی و سیاسی دارد.

منتشر شده

در

هند صبح امروز (چهارشنبه) دو هفته پس از حمله مرگبار به گردشگران در منطقه مورد مناقشه کشمیر ، چندین منطقه را در سرزمین تحت کنترول پاکستان مورد هدف قرار داد.

هند پاکستان را به حمایت از این کشتار متهم کرده که در آن ۲۶ نفر، عمدتاً هندی‌های هندو کشته شدند؛ اتهامی که پاکستان آن را رد می‌کند.

از آن زمان، سربازان هر دو طرف در امتداد مرزهای غیررسمی خود تبادل آتش کرده‌اند و هر یک طرف مقابل را به آغاز تیراندازی متهم می‌کند.

در دو هفته گذشته، هر دو کشور دیپلوماتان و شهروندان یکدیگر را اخراج کرده، مرزها را بسته و فضای هوایی خود را برای یکدیگر مسدود کرده‌اند.

هند و پاکستان رابطه‌ای پیچیده و عمدتاً خصمانه دارند که ریشه در رویدادهای تاریخی و سیاسی متعددی دارد، به ویژه تقسیم هند بریتانیا در ماه آگست ۱۹۴۷.

دو سال پس از جنگ جهانی دوم، بریتانیا، هند بریتانیا را به‌طور رسمی منحل کرد و آن را به دو کشور جدید مستقل تقسیم کرد: اتحادیه هند و پاکستان.

تقسیم مستعمره سابق بریتانیا منجر به جابجایی حدود ۱۵ میلیون نفر شد و برآورد می‌شود که شمار کشته‌شدگان بین چندصد هزار تا یک میلیون نفر بوده است، زیرا هندوها و مسلمانان به‌طور معکوس در جهت‌های مخالف از خط رادکلیف عبور کرده و به هند و پاکستان مهاجرت کردند.

در سال ۱۹۵۰، هند به‌عنوان یک جمهوری سکولار با جمعیت عمدتاً هندو و اقلیت بزرگ مسلمان به‌وجود آمد. اندکی پس از آن، در سال ۱۹۵۶، پاکستان به‌عنوان یک جمهوری اسلامی با جمعیت عمدتاً مسلمان و اقلیت بزرگ هندو به‌وجود آمد؛ این کشور پس از شکست در جنگ استقلال بنگلادش در سال ۱۹۷۱ که منجر به جدایی پاکستان شرقی و تشکیل کشور مستقل بنگلادش شد، بیشتر جمعیت هندو خود را از دست داد.

در سال ۱۹۴۷، هند و پاکستان سه جنگ عمده و یک جنگ اعلام‌نشده را با یکدیگر به‌منظور حل اختلافات خود جنگیده‌اند و همچنین درگیر تنش‌های مسلحانه و ایستادگی‌های نظامی متعددی شدند. مناقشه کشمیر به‌عنوان محرک هر جنگ میان این دو کشور عمل کرده است، به استثنای جنگ هند و پاکستان در سال ۱۹۷۱ که در کنار جنگ استقلال بنگلادش رخ داد.

نگاهی به چندین درگیری میان دو کشور از زمان تقسیم خونین آن‌ها در سال ۱۹۴۷:

در سال ۱۹۴۷، چند ماه پس از تقسیم هند بریتانیا به هند عمدتاً هندو و پاکستان با اکثریت مسلمان، دو کشور جوان اولین جنگ خود را بر سر کنترول کشمیر با اکثریت مسلمان، که در آن زمان پادشاهی تحت سلطنت یک پادشاه هندو بود، آغاز می‌کنند. این جنگ هزاران نفر را کشت و در سال ۱۹۴۸ پایان یافت.

در سال ۱۹۴۹، خط آتش‌بس میان هند و پاکستان که تحت نظارت سازمان ملل برقرار شد، کشمیر را بین دو کشور تقسیم می‌کند و وعده برگزاری یک رأی‌گیری سازمان ملل برای تعیین اینکه مردم منطقه بخواهند بخشی از پاکستان یا هند شوند، داده می‌شود. این رأی‌گیری هرگز برگزار نشد.

در سال ۱۹۶۵، رقبای دیرینه دومین جنگ خود را بر سر کشمیر آغاز می‌کنند. هزاران نفر در درگیری‌های بدون نتیجه کشته می‌شوند تا اینکه آتش‌بس تحت نظارت اتحاد جماهیر شوروی و ایالات متحده برقرار می‌شود. مذاکرات در تاشکند تا جنوری سال ۱۹۶۶ ادامه یافت و در پایان هر دو طرف سرزمین‌هایی را که در طول جنگ تصرف کرده بودند، بازگردانده و ارتش‌های خود را عقب کشیدند.

یک سرباز پاکستانی اسلحه خود را نشانه گرفته است، در حالی که سرباز دیگری هنگام گلوله‌باران مواضع پاکستانی در پاکستان شرقی توسط نیروهای هندی، به‌سوی پناهگاه می‌دود. تاریخ: دسمبر ۲ سال ۱۹۷۱ (آسوشیتدپرس)

در سال ۱۹۷۱، هند در جنگی بر سر استقلال پاکستان شرقی مداخله می‌کند که با جدا شدن این منطقه و شکل‌گیری کشور جدید بنگلادش پایان می‌یابد. برآورد می‌شود که سه میلیون نفر در این درگیری کشته شدند.

در سال ۱۹۷۲، هند و پاکستان توافق‌نامه صلحی را امضا می‌کنند و خط آتش‌بس در کشمیر را به «خط کنترول» تغییر نام می‌دهند. هر دو طرف نیروهای بیشتری در امتداد مرز مستقر می‌کنند و آن را به نوار پُر از پایگاه‌های نظامی تبدیل می‌کنند.

نیروهای هندی در جریان دومین جنگ بر سر کشمیر در حال حرکت علیه نیروهای چریکی در کشمیر به تاریخ ۶ سپتمبر سال ۱۹۶۵ اند. (آسوشیتدپرس)

در سال ۱۹۸۹، جداطلبان کشمیری با حمایت پاکستان، شورشی خونین علیه حکومت هند آغاز می‌کنند. نیروهای هندی با اقدامات وحشیانه پاسخ می‌دهند و درگیری‌های دیپلوماتیک و نظامی بین دهلی نو و اسلام‌آباد شدت می‌یابد.

در سال ۱۹۹۹، سربازان پاکستانی و جنگجویان کشمیری چندین قله هیمالیا در سمت هند را تصرف می‌کنند. هند با حملات هوایی و توپخانه‌ای واکنش نشان می‌دهد. دست‌کم ۱۰۰۰ نفر از مبارزان در طول ۱۰ هفته کشته می‌شوند و جهان نگران است که این درگیری‌ها به جنگ هسته‌ای تبدیل شود. ایالات متحده در نهایت برای میانجی‌گری وارد می‌شود و درگیری‌ها پایان می‌یابد.

در سال ۲۰۱۶، شبه‌نظامیان به یک پایگاه نظامی در کشمیر تحت کنترول هند نفوذ کرده و دست‌کم ۱۸ سرباز را می‌کشند. هند با اعزام نیروهای ویژه به خاک تحت کنترول پاکستان پاسخ می‌دهد و بعدها ادعا می‌کند که در «ضربات جراحی» چندین شبه‌نظامی مظنون را کشته است. پاکستان وقوع این حملات را رد می‌کند، اما این امر منجر به روزها درگیری‌های مرزی شدید می‌شود. در این درگیری‌ها، مبارزان و غیرنظامیان هر دو طرف کشته می‌شوند.

در سال ۲۰۱۹، دو طرف دوباره به آستانه جنگ می‌رسند پس از آنکه یک شورشی کشمیری یک موتر حامل مواد منفجره را به ملی‌بس که سربازان هندی در آن بودند، انفجار داد و ۴۰ نفر را کشت. هند حملات هوایی را در خاک پاکستان انجام داد و ادعا کرد که یک مرکز آموزش شبه‌نظامیان را هدف قرار داده است. پاکستان بعداً یک هواپیمای جنگی هندی را سرنگون کرد و یک پیلوت را اسیر نمود. او سپس آزاد شد و تنش‌ها کاهش یافت.

در سال ۲۰۲۵، شبه‌نظامیان به گردشگران هندی در شهر تفریحی پهالگام حمله کرده و ۲۶ مرد، عمدتاً هندو را کشتند. هند پاکستان را مقصر می‌داند، اما پاکستان این اتهام را رد می‌کند.

در حالی که تنش‌ها به بالاترین حد خود میان دو کشور از سال ۲۰۱۹ رسیده، هند متعهد شده است که از مهاجمان حمله اخیر در منطقه پهالگام کشمیر تحت کنترول این کشور انتقام بگیرد.

به دلیل این حمله، هر دو کشور ویزه‌های شهروندان یکدیگر را لغو کرده، دیپلوماتان خود را فرا خواند‌ه‌، یگانه بندر مرزی زمینی و فضای هوایی یکدیگر را مسدود نموده‌اند. هند همچنان یک توافقنامه مهم تقسیم آب را تعلیق کرده است.

دیدگاه شما

تنظیم مجدد روابط افغانستان و پاکستان با سرکوب شبه‌نظامیان

نقطه عطف این روند به مارچ سال جاری بازمی‌گردد، زمانی که هیئتی بلندپایه از پاکستان به رهبری محمد صادق خان، نماینده ویژه برای افغانستان، به کابل سفر کرد.

Published

on

Dar, Wang, Muttaqi

در تحولی که می‌تواند نشانه‌ای از تغییر سیاست در افغانستان باشد، امارت اسلامی اقداماتی را علیه افرادی که در حملات در پاکستان نقش داشته‌اند، آغاز کرده است؛ گامی که به نظر می‌رسد روابط دیپلوماتیک میان کابل و اسلام‌آباد را در مسیر جدیدی قرار دهد.

به گزارش اکسپرس تربیون، در حالی که توجه عمومی در هفته‌های اخیر بر تنش‌های فزاینده میان پاکستان و هند متمرکز بود، در پشت صحنه، پاکستان و افغانستان گام‌هایی مهم برای بهبود روابطی برداشتند که در سال‌های اخیر به‌ویژه به دلیل مسائل امنیتی تیره شده بود.

در محراق نگرانی‌های اسلام‌آباد، حضور تحریک طالبان پاکستان و سایر گروه‌های شبه‌نظامی است که ادعا می‌شود از خاک افغانستان فعالیت می‌کنند.

نقطه عطف این روند به مارچ سال جاری بازمی‌گردد، زمانی که هیئتی بلندپایه از پاکستان به رهبری محمد صادق خان، نماینده ویژه برای افغانستان، به کابل سفر کرد. منابع آگاه از این دیدارها می‌گویند که برای اولین‌بار، مقامات پاکستانی دریافتند که رهبری امارت اسلامی، نگرانی‌های امنیتی اسلام‌آباد را جدی گرفته است.

بر بنیاد گزارش‌ها، امارت اسلامی شروع به بازداشت شهروندان افغان کرده است که یا با تحریک طالبان پاکستان همکاری داشته‌اند یا در جذب نیرو برای آن فعال بوده‌اند. به گفته منابع امنیتی، چندین نفر در این رابطه بازداشت و تحت پیگرد قرار گرفته‌اند.

این اقدامات باعث کاهش چشم‌گیر حملات، به‌ویژه در ایالت خیبر پختونخوا شده و در کاهش تنش‌ها میان دو کشور همسایه مؤثر بوده است.

به گزارش اکسپرس تربیون، تحولات اخیر زمینه‌ساز سفر تاریخی اسحاق دار، معاون صدراعظم پاکستان، به کابل در ۱۹ اپریل شد؛ این نخستین سفر یک وزیر امور خارجه پاکستان به افغانستان طی سه سال گذشته بود.

در جریان این سفر، دو طرف بر سر تعهدات متقابل به توافق رسیدند؛ افغانستان متعهد شد که اجازه ندهد از خاک این کشور برای حمله به پاکستان استفاده شود و در مقابل، پاکستان بخشی از محدودیت‌های تجارتی را کاهش داد، از جمله لغو الزام ضمانت‌های بانکی برای واردکنندگان افغان.

اقدامات امارت اسلامی برای بازداشت اتباع افغان که در نفوذ بیش از ۷۰ شبه‌نظامی به پاکستان پس از حمله پهلگام دست داشتند، اعتماد بیشتر اسلام‌آباد را جلب کرده است.

طبق گزارش اکسپرس تربیون، تمام این نفوذی‌ها در جریان یک عملیات یک‌روزه در نزدیکی مرز وزیرستان شمالی مهار شدند؛ عملیاتی که مقامات پاکستانی آن را بزرگ‌ترین عملیات ضدتروریستی پس از حملات ۱۱ سپتمبر توصیف کرده‌اند.

با این حال، مقامات پاکستانی هشدار می‌دهند که این تنها آغاز کار است. یکی از مقامات امنیتی که نخواست نامش فاش شود، گفت: «این شروعی مثبت است، اما انتظار داریم امارت اسلامی گام‌هایی برگشت‌ناپذیر در این مسیر بردارد.»

گمان می‌رود که چین نقش مهمی در تسهیل گفتگوها میان افغانستان و پاکستان ایفا کرده باشد. در تاریخ ۲۱ می، وانگ یی، وزیر امور خارجه چین، میزبان نشستی سه‌جانبه با حضور وزرای خارجه افغانستان و پاکستان در بیجینگ بود.

پس از این نشست، دو کشور تصمیم گرفتند سطح روابط دیپلوماتیک خود را ارتقا دهند و برنامه‌هایی برای تعیین سفرا اعلام کردند؛ اقدامی که از سوی مقامات پاکستانی تأیید شده، اما هنوز رسماً صورت نگرفته است.

چین اولین کشوری بود که سفیری را در کابل منصوب کرد و نماینده امارت اسلامی را نیز در بیجینگ پذیرفت. بنا بر گزارش‌ها، روسیه و ترکیه نیز در حال بررسی اقدامات مشابه هستند.

مقامات پاکستانی بر این باورند که علی‌رغم تداوم برخی نگرانی‌های امنیتی، تحولات جدید در منطقه ایجاب می‌کند که اسلام‌آباد رویکردی واقع‌گرایانه و عمل‌محور در پیش گیرد. افزایش اخیر تنش‌های نظامی با هند نیز باعث شده تا تمرکز پاکستان بر تامین امنیت مرزهای غربی خود بیش از پیش تقویت شود.

در همین حال، هند نیز نشانه‌هایی از تجدید نظر در سیاست‌های پیشین خود نسبت به افغانستان بروز داده است. سوبرمنیم جی‌شنکر، وزیر امور خارجه هند، اخیراً با همتای خود از امارت اسلامی گفتگو کرده و عملاً به دو دهه سیاست عدم تعامل دیپلوماتیک با امارت اسلامی پایان داده است.

به گفته تحلیل‌گران، نشست سه‌جانبه بیجینگ نتنها تلاشی برای تقویت ثبات منطقه‌ای بود، بلکه از سوی چین پیامی راهبردی به هند نیز محسوب می‌شود؛ پیامی مبنی بر اینکه آینده افغانستان ممکن است بیش از پیش در راستای همکاری و همسویی با بیجینگ و اسلام‌آباد شکل گیرد.

پاسخ امارت اسلامی به اتهامات اسلام‌آباد

پیش از بهبود اخیر در روابط، اسلام‌آباد بارها افغانستان را متهم کرده بود که در برابر فعالیت گروه‌های مسلح ضد پاکستان بی‌تفاوت است. مقامات امارت اسلامی اما این اتهامات را رد کرده‌اند.

ماه گذشته، حمدالله فطرت، معاون سخنگوی امارت اسلامی، ادعاهای مطرح‌شده درباره استفاده گروه‌های تروریستی از خاک افغانستان را «نادرست» دانست و گفت: «مشکلات امنیتی پاکستان، یک موضوع داخلی آنها است. اسلام‌آباد با متهم کردن افغانستان، می‌خواهد از پاسخگویی در مورد کم‌کاری‌های خود فرار کند.»

این اظهارات در واکنش به سخنان صدراعظم پاکستان، شهباز شریف، بود که در ماه اپریل در لندن ادعا کرده بود گروه‌های مسلح از خاک افغانستان علیه پاکستان فعالیت می‌کنند.

تنها پنج روز پس از این سخنان، هیئت پاکستانی به رهبری اسحاق دار به دعوت رسمی امیرخان متقی، وزیر خارجه امارت اسلامی، به کابل سفر کرد و با رئیس الوزرا ملا حسن آخند و سایر مقامات ارشد دیدار نمود.

Continue Reading

دیدگاه شما

دیده‌بان حقوق بشر: قربانیان «جنایات جنگی» در افغانستان منتظر عدالت هستند

به گفته دیدبان حقوق بشر، تاکنون تنها یک سرباز استرالیایی در ارتباط با این جرم‌ها متهم شناخته شده است.

Published

on

سازمان دیدبان حقوق بشر اعلام کرده است که خانواده‌های افغان، که اعضای بی‌گناه خانواده‌های‌شان در جریان جنگ بیست‌ساله افغانستان توسط نیروهای بریتانیایی و استرالیایی کشته شده‌اند، همچنان در انتظار عدالت به‌سر می‌برند.

این سازمان از هر دو کشور انتقاد کرده و گفته است که در بررسی این «جنایت‌های جنگی» و تأمین عدالت برای خانواده‌های قربانی، تأخیر وجود دارد.

به گفته دیدبان حقوق بشر، تاکنون تنها یک سرباز استرالیایی در ارتباط با این جرم‌ها متهم شناخته شده است.

این سازمان ایجاد یک وبسایت توسط دولت استرالیا برای ثبت جنایت‌های جنگی در افغانستان و آغاز تحقیقات مستقل از سوی بریتانیا را ستوده، اما این اقدامات را ناکافی دانسته است.

طبق اعلامیه، وزارت دفاع استرالیا با راه‌اندازی این وب‌سایت به قربانیان این فرصت را می‌دهد که به زبان فارسی و پشتو شکایت درج کنند و درخواست غرامت کنند.

دیده‌بان حقوق بشر این اقدام استرالیا را «مثبت و قابل تحسین» خوانده اما گفته است که این اقدام پنج سال بعد از انتشار نتایج یک تحقیق دولتی صورت گرفته است.

در اعلامیه آمده است: «در آن [تحقیق دولتی] ابعاد گسترده‌ای از جنایات احتمالی، از جمله اعدام‌های فوری اسیران جنگی و غیرنظامیان افشا شده بود. با این حال، تنها یک سرباز تاکنون به اتهام این جنایات تحت پیگرد قرار گرفته است.»

این سازمان حقوق بشری همچنین گفته است که سازمان ملل هنوز هم در مورد رویکرد استرالیا در مورد پرداخت غرامت نگران است. ماموریت ویژه سازمان ملل در ماه اگست ۲۰۲۴ رویکرد استرالیا در مورد پرداخت غرامت را «نوعی خیریه به صلاحدید اردو و نه یک حق قانونی برای قربانیان بر اساس حقوق بین‌الملل» توصیف کرده بود.

دیده‌بان حقق بشر تاکید کرده است: «دولت استرالیا باید اطمینان حاصل کند که افغان‌ها از وجود این وب‌سایت و نحوه ثبت شکایت مطلع هستند.»

در سوی دیگر، سازمان دیدبان حقوق بشر اعلام کرده است که بریتانیا به عنوان یک کشور مسئول، «پیشرفت بسیار کندتری» داشته است.

این درحالیست که تحقیقات در مورد جنایات جنگی در افغانستان از چند سال به این سو در جریان است.

Continue Reading

دیدگاه شما

بحران اقتصادی افغانستان؛ آیا وجدان غرب تحت الشعاع غرور سیاسی اش قرار گرفته است؟

Published

on

این روزها کشورهای منطقه تلاش دارند با برگزاری نشست هایی که بیشتر بر محور امنیت افغانستان و نیز توقعات جامعه جهانی از اداره موقت امارت اسلامی افغانستان می‌چرخد، راهی برای بیرون رفت از بحران کنونی افغانستان جستجو کند.

از یک سو افغانستان با فقر روز افزون دست و پنجه نرم می‌کند و از سوی دیگر امریکا میلیاردها دالر سرمایه افغانستان را منجمد کرده و نیز کمک های کشورها و نهادهای کمک کننده به شمول بانک جهانی و صندوق جهانی پول متوقف شده است.

با این حال، تا هنوز راه عملی برای بیرون رفت از بحران اقتصادی در افغانستان میسر نشده است. همچنان سیاستمداران کشور، پیامد ناگوار ادامه وضعیت کنونی را نادیده می‌گیرند. حتا مقام های کنونی و پیشین حکومت در مصاحبه های خود با رسانه های خارجی بیشتر به موضوعات حاشیه ای گذشته و خواست های غرب در افغانستان می‌پردارند تا به موضوع اصلی.

آنها بیشتر روی موضوعات مانند شکست غرب، انتظارات آینده می‌پردازند و به وضوع اصل ماجرا که وقوع بحرات انسانی پیش چشم جهان را نادیده می‌گیرند.

آدم تعجب می کند که آیا این سیاستمداران اصلا هشدارهای سازمان های بشری و سازمان ملل را جدی می‌گیرند یا خیر؟ اصلا متوجه استند که افغانستان در آستانه یک فاجعه بشری است یا خیر؟

هفته گذشته، یکی از مقام های سازمان ملل گفت که کمک های وعده داده شده از سوی جامعه جهانی برای مقابله با گرسنگی ناشی از خشکسالی و بحران اقتصادی، کافی نیست.

ریچارد ترنچارد، فرستاده و مدیر سازمان غذا و کشاورزی ملل متحد در امور افغانستان، گفت که افغانستان در دو ماه گذشته تحت تاثیر یک “فروپاشی اقتصادی عظیم و تقریبا کامل” قرار گرفته است.

وی گفت: “وضعیت به سرعت و به طرز چشمگیری رو به وخامت است.”

آقای ترنچارد خواستار “افزایش گسترده” کمک های بشردوستانه به افغانستان شد. او تاکید کرد که وضعیت بد در افغانستان منجر به بحران انسانی وحشتناکی شده است.

این هشدارها در هفته های پسین با افزایش ناامنی غذایی در افغانسان بیشتر شده است. بر اساس آمارها میلیون ها افغان دسترسی کامل به مواد غذایی ندارند.

به هر حال، جهان فکر می کند چه کسی را با مسدود کردن دارایی ها و منجمد نگه داشتن پول مجازات می کند؟ آیا آنها متوجه نیستند که امارت اسلامی را مجازات نمی کنند، بلکه بهای شکست یک جنگ، خروج فاجعه بار و سال ها حمایت از حکومت و رییس جمهور ناکارا و فاسد را بیش از ۳۰ میلیون افغان پرداخت می‌کنند.

هم اکنون صدها هزار کارمند دولتی، استادها و کارمندان صحی از سه ماه بدینسو معاشی دریافت نکرده اند. صدها هزار نفر دیگر نیز که در بخش خصوصی کار می کردند، یا معاشی دریافت نکرده و یا هم وظایف خود را از دست داده اند.

میلیون ها افغان دیگر هم از فروپاشی نظام اقتصادی کشور متاثیر شده اند؛ به طور نمونه دهقانان نمی توانند محصولات خود را به فروش برسانند زیرا مشتریان پول نقد در دست ندارند، مشتریان تاکسی نیز کم شده، دکان ها خالی از مشتری اند و شلوغی مارکت ها نیز کم تر شده اند.

آیا سیاستمداران خارجی که دارایی های افغانستان را منجمد کرده اند، واقعا متوجه وضعیت بد افغانستان استند؟ آنها به والدین ناامید فکر می کنند که از کجا می خواهند برای تغذیه فرزندانشان پول بیاورند؟ و آیا آنها به این فکر می کنند که چرا این افغان ها که به دستمزد هفتگی یا ماهانه متکی هستند، به طور فزاینده ای نگران آینده خود می شوند؟

آنچه که این سیاستمداران نیز احتمالا مد نظر نمی گیرند این است که ملت افغانستان در کل وضعیت خوبی ندارد. آنها اندکی بالا و یا هم کالا زیر خط فقر زندگی می کنند.

زندگی اکثر مردم افغانستان ابتدایی است؛ خانه های گلی روستایی، بدون آب لوله کشی شده و با دسترسی محدود به برق. شرایط زندگی مردم افغانستان متفاوت تر و دشوار تر از آنچه در غرب تصور میشود، است. اکنون که بحران اقتصادی گریبان گیر مردم افغانستان شده، شرایط بدتر شده است و حتی برای میلیون‌ها آواره ای که در خیمه ها به طور موقت زندگی می‌کنند، بدتر شده است.

بر خلاف تصور عمومی در سراسر جهان، افغانستان تنها آفتاب سوزان نه بلکه زمستان خیلی سرد نیز دارد. دمای هوا در بخش‌های وسیعی از کشور به زیر صفر می‌رسد که ماه‌ها در برف و یخ نیز پوشیده می‌شود.

حالا که زمستان پیش رو است، میلیون ها افغان که از شرایط بد اقتصادی متاثیر شده اند با کمبود امکانات برای تهیه مواد سوختی برای گرم نگهداشتن خانه های شان مواجه اند. در زمستان های گذشته، افغان‌های فقیر هر گونه سوخت، از جمله پلاستیک، را می‌سوزانند تا گرم بمانند. در افغانستان خبری از مرکز گرمی های مجهز و پنجره های دو جداره نیست.

 غرب با محروم نگهداشتن مردم افغانستان از دسترسی به دارایی ملی، در واقع میلیون ها افغان را محکوم به مرگ کرده است.

بلی، بی اعتمادی میان امریکا و امارت اسلامی وجود دارد، اما خطرهای بیشتر از ناامنی و تروریسیم وجود دارد که این کشور را تهدید می‌کند.

آیا زمان آن نرسیده است که دیپلوماسی غرور های زخم خورده ناشی از شکست جنگ را کنار بگذاریم و بر کمک سازنده به افغانستان تمرکز کنیم. قطعا زمان آن رسیده است که به امارت اسلامی افغانستان ثابت کنیم که غرب از آنها حمایت خواهد کرد، در امور داخلی آنها مداخله و به آنها زورگویی نخواهد کرد. در عوض در کنار آنها می ایستند تا ملت را تغذیه کنند، شغل ایجاد کنند و به بازسازی افغانستان کمک کنند.

اکنون زمان آن فرا رسیده است که جهان به افغان ها نشان دهد که آنها قلب دارند، آنها تنها جنگ افروز نیستند، آنها متعهد به کمک به به افغان ها هستند و نمی خواهند ببینند میلیون ها نفر در چنگ فقر و گرسنگی افتاده اند.

Continue Reading
Advertisement

Trending

Copyright © 2025 Ariana News. All rights reserved!